به گزارش «فرهیختگان»، متن مصاحبه احسان رضایی، نویسنده و کارشناس حوزه کتاب با «فرهیختگان» به شرح ذیل است:
ما از مجلس قبلی لایحه حمایت فکری را داریم که هنوز در دست بررسی است و این قانون 50 ساله را که در حمایت از حقوق مولفان و مصنفان است، قرار است یک تغییر اساسی و جدی بهنفع نویسندگان و فرهنگ کشور بدهد. ما هنوز بحثهایی جدی در این حوزه داریم و برای همین نیاز به حمایت ویژه مخصوصا از نویسندگان داریم.
مسائل فرهنگی متعددی هم مطرح میشود؛ فرهنگمان بهشدت از مشکلات اقتصادی، درحال آسیب دیدن است. در حوزه کتاب بهخصوص این آسیب شدید است و همه اینها باعث شده هزینه تولید کتاب بالا برود؛ این هزینه که بالا برود و کتاب که جای زیادی در سبد خانوار ایرانی نداشته باشد، سهمش کوچک و کوچکتر میشود. البته راهحل حمایت، تزریق پول به این حوزه نیست، چون با این مدل فقط باعث میشود ناشرنماهایی که هدف فرهنگی ندارند از قوانین مقطعی که گذاشته میشود، استفاده کنند، مثلا کاغذ را با قیمت دولتی بخرند و بعد با قیمت آزاد بفروشند.
ما نیاز به نگاه کلانتر با برنامههای بلندمدت داریم که از اقتصاد نشر حمایت کنیم. اگر کمیسیون فرهنگی مجلس به این دو مساله توجه کنند، بهنظر من کارهای بزرگی اتفاق میافتد.
باید از متولیان صنعت نشر و چهرههایی که سالهای زیادی است در این حوزه کار میکنند، مشورت گرفته شود و بعد یک قانون تصویب شود. ما از تجربه موفق کشورهای دیگر هم میتوانیم استفاده کنیم، مثلا درمورد این مساله که چقدر از قیمت پشت جلد کتاب برای نویسنده یا مترجم است؟ در کشور ما 10 تا 12 درصد عرف است و درموارد خاص به 15 درصد میرسد. اما در بسیاری از کشورها 30 درصد سهم نویسنده یا مترجم است.
همه اینها باعث میشود نویسندگی یا ترجمه منبع درآمد آن فرد شود و از این درآمد زندگیاش را بگذراند، اما در کشور ما این سهم بسیار پایین است و خیلی اوقات ناشران 10 جلد کتاب را در انبار نگه میدارند و به نویسنده میگویند هنوز فروش یکچاپ به پایان نرسیده، برای همین 10 درصد سهم را نمیدهند. اینها مسائلی است که باعث میشود نویسنده و مترجم ارتزاقشان از کار فکری نباشد و مجبور باشند کار دیگری انجام دهند و طبیعتا وقتی تمام وقتشان را برای این کار نمیگذارند، تولیداتشان هم کیفیت مطلوب را نخواهد داشت.
راهش این است که به بخش فرهنگ برسیم و توجه داشته باشیم و به این بخش به چشم زودبازده نگاه نکنیم بلکه به چشم بخشی نگاه کنیم که پشتوانه بخشهای دیگر است تا تقویت شود. اگر این نگاه باشد فکر میکنم میتوانیم به آینده امیدوار باشیم.
مساله دیگری که بسیار مهم است، تعامل کارشناسان یک حوزه با مجلس است. تقریبا میتوانیم بگوییم این تعامل معمولا خیلی خوب شکل نگرفته است، مثلا در جلسات رونمایی و نقد کتابها کمتر نمایندگان مجلس را میبینیم یا در جلساتی که در مجلس و کمیسیون برگزار میشود کمتر اسم نویسندگان و کارشناسان حوزه کتاب را میشنویم که معمولا دعوت نمیشوند یا اگر موضوعی درمورد کتاب وجود داشته خود نویسنده برای گفتوگو رفته است یا اینکه موضوع آنقدر رسانهای شده که آنها را به واکنش واداشته است. مثلا در مجلس قبلی، آقای پژمانفر درمورد نجیب مایلهروی (از ادبای بنام افغانستانی در ایران) بعد از رسانهای شدن ورود کردند و کار انجام دادند. درهرصورت باید برای کارشان و وقتشان برنامهریزی کنند و زمانهایی را برای اصحاب قلم بگذارد.